راهبردهای آموزش از راه دور برای استفاده در کلاس‌های حضوری

وقتی مدارس تعطیل شدند، معلم‌ها مجبور شدند خلاقیت به خرج دهند و حالا چیزهایی یاد گرفته‌اند که می‌توانند از آن‌ها در مدرسه استفاده کنند.

قبل از اینکه کلاس تاریخ پایه هشتم در بهار امسال وارد آموزش مجازی شود، من از علاقه شدید یکی از دانش‌آموزانم به نودل، یا نحوه شیرین بیان احساسات آن یکی درباره برادر ۵ ساله‌اش بی‌خبر بودم. شاید باید خبر می‌داشتم، اما نداشتم، و کاش می‌داشتم.

آموزش از راه دور فرصت آشنایی با جریان زندگی بچه‌ها و نحوه فکر کردنشان را فراهم کرده، و من نگران هستم که این لحظات با بازگشت مجدد به مدرسه بسیار کمتر اتفاق بیفتد. هرچند می‌دانم که لزوما قرار نیست این طور باشد، و اخیرا به دنبال پیداکردن راهی برای انتقال جنبه‌های خوب روش‌های آموزش مجازی به روش‌های تدریس در کلاس‌های حضوری بودم.

چیزهایی که می‌خواهم به کلاس درس حضوری‌ام ببرم

بازخورد به تکالیف انجام شده، در یک ایمیل سریع

با دور بودن همه ما از هم و مجازی شدن همه‌چیز، فرستادن ایمیلی دو خطی برای تعدادی از بچه‌ها به ازای هر تکلیف کوچک، و برجسته کردن بخشی از تکلیفشان که انجام شده، به نظر طبیعی می‌رسد. این کار را به گونه‌ای انجام می‌دهم که همه وقتم را صرف پاسخ‌های سریع به تکالیف نکنم؛ با این حال می‌خواهم بچه‌ها بدانند که کار آن‌ها را دیده‌ام و به آن‌ها فکر می‌کنم.

دوست دارم بعد از بازگشت به کلاس‌های حضوری به این کار ادامه دهم، حتی اگر برای یک دقیقه و در زمان کلاس وقتی بچه‌ها مشغول کار دیگری هستند باشد، چون فکر می‌کنم این کار می‌تواند تاثیرگذارتر و شخصی‌تر از اعلام عمومی آن باشد.

بررسی مجازی پروژه‌ها همزمان با صحبت با دانش‌آموزان در مورد پروژه‌هایشان

در طول بحث در مورد پروژه‌های تاریخی که بچه‌ها انجام می‌دهند، در حالی که در یک گروه زوم[۱] هستیم، می‌توانیم به راحتی گوگل داکِ[۲] به اشتراک گذاشته‌شده را ببینیم و روی آن یادداشت بگذاریم. با برگشت به کلاس حضوری، قصد دارم اوقات بیشتری لپتاپ همراه داشته باشم، و هنگام صحبت با آن‌ها در مورد پروژه‌هایشان فقط به آن‌ها نگاه نکنم، بلکه با گذاشتن یادداشت‌های همزمان که بعدا هم بتوانند ببینند، بیشتر در موضوع وارد شوم و مشارکت کنم.

همچنین در حین کلاس، به اشتراک گذاشتن صفحه نمایشم با بچه‌ها، به آن‌ها کمک می‌کند تا چگونگی بررسی صحت یک منبع، یا پیدا کردن اطلاعات یک نقل قول را یاد بگیرند. از طرفی هم به من کمک می‌کند تا سوالات فنی، مانند چگونگی انتقال یک فایل به فولدر گوگل درایو[۳] را راحت‌تر توضیح دهم. در یک کلاس حضوری می‌توانستم با کاری شبیه به این، زمان بیشتری را به سر زدن به هر گروه اختصاص دهم.

استفاده از کارت بازخورد به عنوان یک ارزیابی سازنده

من در موارد گوناگونی از کارت‌های بازخورد مجازی استفاده کرده‌ام، زمانی که می‌خواستم دانش‌آموزان پیشرفت کارشان در یک پروژه گروهی را خلاصه کنند، یا در مورد آنچه یک پادکست را قوی‌تر می‌کند بنویسند. اما در کلاس‌های حضوری به طور مداوم از کارت‌های بازخورد استفاده نمی‌کردم؛ حالا می‌خواهم استفاده کنم. اطلاعاتی که این کارت‌ها به من می‌دهد، شناخت من از دانش‌آموزانم را شکل می‌دهد و کمک می‌کند تا برای کلاس بعدی برنامه‌ریزی کنم.

وقتی به کلاس برگشتیم، دوست دارم در مورد بهترین راه تعریف کارت‌های بازخورد برای درس‌های روزانه فکر کنم. شاید برخی روزها یک فرم گوگل[۴] باشد تا من به راحتی اطلاعات را جمع‌آوری، کپی و ذخیره کنم. گاهی هم می‌تواند یک پنجره چت باشد که بچه‌ها در مورد آنچه به نظرشان در خصوص یک موضوع جالب بوده صحبت کنند. بقیه اوقات هم می‌تواند شیوه قدیمی یک تکه کاغذ باشد، تا تا بتوانم بازخوردها را ناشناس نگه دارم و ایده‌ها را در دسته‌های مختلف طبقه‌بندی کنم.

پیشنهاد ارزیابی‌های تجمیعی خلاقانه و سرگرم‌کننده

از آنجا که به آموزش از راه دور منتقل شده‌ایم، دانش‌آموزانم از پروژه‌های خلاقانه‌ای که معلم‌ها برای ارزیابی تعیین کرده‌اند ابراز خشنودی می‌کنند، هم در خصوص آموزش‌های فردی و هم در مواردی با فرصت معاشرت در گروه‌های مجازی. همچنین آن‌ها از امکان ارائه بازخورد روی پروژه هم‌کلاسی‌هایشان در گوگل درایو و گوگل فرم استقبال کردند. خواندن این یادداشت‌ها از یادداشت‌هایی که سر کلاس می‌نوشتند بسیار ساده‌تر است.

فراهم کردن فضایی برای صحبت‌های جانبی

حتی با تمرکز روی پاسخ‌های محتوا-محور، هنوز جا برای شوخی‌های مناسب و تعاملات جانبی بین بچه‌ها وجود دارد. من از بحث‌های غیررسمی آن‌ها در خصوص یک موضوع خوشحال شدم، به این ترتیب که آن‌ها نمی‌خواستند لزوما کلاس را به خاطر بحث مختل کنند، ولی دوست داشتند بحث‌های چنینی هم داشته باشند. (چنانچه من در حال تدریس هستم، همچنان چت‌ها را دنبال می‌کنم، همراه دانش‌آموزان می‌خندم، و اگر زیاد طول بکشد پیشنهاد خاتمه دادن به صحبت‌ها را می‌دهم!) اگر بتوان این صحبت را در کلاس درس حضوری نیز ادامه داد، حالت آرمانی خواهد بود، مثلا روی یک صفحه نمایش پشت سر من؛ به این ترتیب بتوانم بیشتر در طول کلاس از دانش‌آموزان باخبر باشم.

مطرح کردن سوالاتی برای شروع کلاس، در خصوص زندگی دانش‌آموزان

بخش مورد علاقه من در آموزش مجازی گذرهای ناگهانی به جریانات زندگی بچه‌ها در بحث‌های شروع کلاس پایه هشتم تاریخ آمریکاست که در زوم تشکیل می‌شود. من یک سوال مطرح می‌کنم، بچه‌ها جواب می‌دهند، و من از بعضی‌شان می‌خواهم توضیح بیشتری دهند.

سوالات ساده‌تر چیزی شبیه این‌ها هستند: امروز برای صبحانه یا ناهار چی خوردید؟ این هفته از انجام چه کاری یا ساختن چه چیزی لذت بردید؟

سوالات پیچیده‌تری هم می‌توان مطرح کرد، مانند: در قرنطینه چه کار خوبی می‌توانید برای کس دیگری انجام بدید (یا انجام دادید)؟ در این مدت که در خانه بودید، درباره خودتان یا بقیه چه چیزهایی یاد گرفتید؟

به عنوان آخرین سوال، دوست دارم حرف بچه‌هایی را بشنوم که در ظاهر برون‌گرا هستند، ولی فهمیده‌اند که از تنها بودن لذت می‌برند، و برعکس. بعضی از بچه‌ها فهمیده‌اند که آشپزی را دوست دارند، و بقیه از شوخ‌طبعی برادران و خواهرانشان می‌گویند. همچنین برخی از بچه‌ها پاسخ‌هایشان به من مربوط می‌شود که بعدا آن را از خودشان یا مشاورشان پیگیر شدم.

در یک بررسی جدید، تعدادی از بچه‌ها گفتند همین صحبت‌های روزمره اول کلاس را دوست دارند، که باعث می‌شود «احساس این کلاس آشنا و راحت شود». من قصد دارم وقتی مجددا در زندگی واقعی کنار هم قرار گرفتیم – که امیدوارم زودتر اتفاق بیفتد – دوباره این صحبت‌های سریع و هر روزه را از طریق صدا یا صفحه نمایش یا هر دو ادامه دهیم.

منبع: اجوتوپیا

[۱] Zoom
[۲] Google Docs
[۳] Google Drive
[۴] Google Form

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید