در باب هنرستان‌های کار و دانش

یادداشت‌های مدرسه

در باب هنرستان‌های کار و دانش

طی هفته‌ گذشته فرصتی برایم پیش آمد که با تعدادی از دانش‌آموزان هنرستان‌های کار و دانش در رشته‌های حسابداری، کامپیوتر، نقشه‌کشی و مکانیک گفتگویی داشته باشم. مخاطب من حدود ۴۰ نفر از دانش‌آموزان پایه یازدهم و دوازدهم بود. اکثر این دانش‌آموزان از رشته خود ناراضی بودند. آنها خود را بیشتر قربانی سیاست‌های هدایت تحصیلی اجباری می‌دانستند. این شیوه که سویه‌ای کاملا طبقاتی دارد، دانش‌آموزان را نه بر اساس استعداد و علاقه بلکه با توجه به پارامترهای کمی به سمت رشته‌های مورد نیاز بازار سوق می‌دهد.

دانش‌آموزان ابراز می‌کردند که کارگاه و دروس عملی آن‌ها، در واقع تئوری هستند و آموزش و پرورش کارگاه‌های مجهز در اختیارشان قرار نمی‌دهد، با وجود این دروس عملی برایشان جذابتر از دروس عمومی و تئوری بود. دانش‌آموزان اغلب با تمسخر به این مورد اشاره می‌کردند که عربی در نقشه‌کشی و مکانیک به چه دردشان می‌خورد و به حذف زبان انگلیسی در پایه دوازدهم اعتراض داشتند و با اینکه زبان انگلیسی خود را ضعیف ارزیابی می‌کردند آن را مفیدتر از عربی می‌دانستند.

از گفتگو با این دانش‌آموزان می‌شد به راحتی فهمید کاملا درک می‌کنند که در ساختار یک نظام آموزشی ایدئولوژیک و طبقاتی قرار دارند و پولی شدن و کارتی شدن از ویژگی‌های بارز آن است؛ اگر چه این کلمات را عینا عنوان نمی‌کردند.

اما نکته مهم پولی است که از این دانش‌آموزان به عنوان شهریه دریافت می‌شود. این دانش‌آموزان که اکثرا ساکن نقاط حاشیه شهریار مانند نصیرآباد، خادم‌آباد، ویره، فردوسیه و … بودند از شهریه حداقل ۴۰۰ هزار تومانی شکایت و گلایه داشتند و عنوان می‌کردند که مدیریت مدرسه در طول سال تا ۲۰۰ هزار تومان به بهانه‌های مختلف از آنان می‌گیرد. آن‌ها معتقد بودند بخشی از این پول که به صورت دستی و به بهانه ندادن مالیات توسط مدیران در مدارس مختلف گرفته می‌شود اصلا وارد سیستم مدرسه نمی‌شود. همچنین اغلب دانش‌آموزان نسبت به آینده شغلی خود ناامید بودند و برخی از آنها آرزو داشتند که وارد دم و دستگاه نظامی شوند و تنها دلیل خود را برخورداری از یک حقوق ثابت عنوان می‌کردند.

از گفتگو با این دانش‌آموزان می‌شد به راحتی فهمید کاملا درک می‌کنند که در ساختار یک نظام آموزشی ایدئولوژیک و طبقاتی قرار دارند و پولی شدن و کارتی شدن از ویژگی‌های بارز آن است؛ اگر چه این کلمات را عینا عنوان نمی‌کردند. نوع ادبیات و پوشش آنان نشان می‌داد که به صورت‌های مختلف در مقابل اشکال سرکوبگرانه مدرسه مقاومت می‌کنند. اگر این درک و مقاومت به خاطر عدم حمایت از سوی معلمان و والدین و فقدان تشکل و نهادهایی که بتواند صدای آنان باشد بالغ نشود، ممکن است سرخوردگی، بی‌تفاوتی و حتی بزهکاری را به دنبال داشته باشد.

نظر ۱

  1. من هم دوست دارم تو جمع بچه‌ها برم و نظرشون رو در مورد آموزشی که میبینند، بدونم. دوست داشتم تو متنتون سوالاتی که پرسیده شده و بخشی از جواب‌های بچه‌ها آورده میشد.
    ممنون

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید