روزنامه شرق – دستاندرکاران آموزشوپرورش برای جبران سیل بازنشستگی در این نهاد، افزونبر بهکارگیری گسترده معلمان بازنشسته و افزایش ساعتهای آموزشی معلمان رسمی، به دنبال جذب دانشآموختگان جوان با عنوانهایی مانند معلمان آزاد، خرید خدمات آموزشی، حقالتدریس و معلمان برونسپاری رفتهاند. هدف اصلی بهکارگیری همه این معلمان، کاهش هزینه تمامشده آموزش و صرفهجویی است؛ اما این صرفهجوییهایِ تا اندازهای افراطی و تا چه میزان برای آینده دانشآموزان کنونی و آیندهسازان کشور و خود کشور مؤثر خواهد بود، پرسشی است که از آن میگذریم! از میان این معلمان، معلمانِ خرید خدمات آموزشی و معلمان برونسپاری شرایط بهشدت نگرانکنندهای دارند. این معلمان به واسطه فرد، مؤسسه یا شرکتی با آموزشوپرورش ارتباط دارند و ازاینرو سامانه آموزشی نسبت به قراردادها و شرایط حرفهای و آموزشی آنان پاسخگو نیست. واسطهها قرار است پول را از آموزشوپرورش بگیرند و پس از برداشتن سهم خود، باقیمانده را صرف هزینههای آموزش، از جمله حقالزحمه معلمان کنند؛ گرچه این پولها نیز هیچگاه سر وقت پرداخت نشده و بنابراین پرداخت دستمزدهای معلمان طرفِ قرارداد، گاه بیش از یک سال عقب میافتد!
اما چه دستمزدی!؟ معلمان طرف این قراردادها عموما روزمزد بوده و بهازای حضور در مدرسه حقوق میگیرند؛ در تعطیلیهای رسمی و غیررسمی مانند نوروز، کل تابستان، روزهای آلودگی هوا، سرما و گرما و… از حقوق خبری نیست! این معلمان از حداقل حقوق وزارت کار نیز محروماند! چراکه ساعتهای آموزشی، یک ربع از ساعتهای عرفی کمتر است و کل حضور روزانه یک معلم در مدرسه کمتر از هشت ساعت کاری وزارت کار است. این بهانه باعث میشود که حقوق این معلمان گاه تا یکسوم و حتی یکچهارمِ حقوق مصوب وزارت کار باشد! بیگمان این نگاه به معلمی برآمده از محوریت پول و کاملا مادی است! بسیاری از این معلمان در مناطق کمبرخوردار کار میکنند و افزونبر هزینههای بالای آمدوشد، گاه کل زمان روزانهشان برای رفتوبرگشت صرف میشود و کاهش چنین رقمی از حقوقشان ستمی باورنکردنی است!
قراردادهای معلمانِ خرید خدمات و برونسپاری، با کمترین نظارت از سوی آموزشوپرورش همراه است و ازاینرو در بیشتر موارد قراردادها بسیار یکطرفه هستند؛ برای نمونه در قرارداد، حق فسخ به مؤسسه یا شرکت داده میشود و معلمان از اعتراض به میزان دستمزد و تأخیرهای آزاردهندهاش محروم میشوند. در بسیاری از قراردادها سهم ماهانه مؤسس از پرداخت حق بیمه ۱۵ روزه است و هزینه روزهای باقیمانده ماه و البته همه تابستان، برعهده معلم با دستمزد اندکش است!
اما معلمان برونسپاری افزونبر همه موارد بالا یک ویژگی! دیگر نیز دارند و آن نداشتن «کد پرسنلی» است! کد پرسنلی شماره شناسنامه حرفهای یک معلم به شمار میآید و نبودش، رسمیت کار او را بهشدت به خطر میاندازد؛ این معلمان را شاید بشود «مفقودالاثر»های آموزشوپرورش نامید! این نام در دوران جنگ بر اسیران جنگ نهاده میشود که نامی در فهرست اسیران سازمان ملل ندارند و دور از چشم جهان نگهداری میشوند! گذشته از قراردادهای این مفقودالاثرها، معلمان برونسپاری بهخاطر نداشتن کد پرسنلی نه میتوانند از مزایای معلمیشان در آزمونهای استخدامی بهره ببرند، نه سالهای معلمیشان برایشان سابقه بهشمار میآید و البته مؤسس هم بدون هیچ پیامدی میتواند با آنها رفتار کند. کمترین آسیب این مفقودالاثری، محرومشدنشان از بهرهگیری رایگان معلمان از نرمافزار شاد در آموزشهای مجازی بود و هست.
معلمی، حرفهای اخلاقی- انسانی است و پیامد ناکارآمدی آن، همه مردم و همه کشور را درگیر کرده و میکند. اکنون ۱۴ میلیون دانشآموز داریم و رضایت و کارآمدی معلمان، سرراست بر آموزش این نوآموزان مؤثر است. برای آیندهای بهتر نیاز به معلمان رضایتمند داریم که شوربختانه سالهاست این واژه در آموزشوپرورش شنیده نمیشود! رضایت یک چیز و ستمهای باورنکردنی یک چیز دیگر! همه موارد بالا و البته اخلاق، حکم میکند معلمان برونسپاری، خرید خدمتی و آزاد را بیش از گذشته مورد توجه قرار دهیم. امیدوارم چنین شود.