درباره بازگشایی مدارس و آموزش آنلاین

تجربه‌نگاری

پایه یازدهم – با شروع سال تحصیلی جدید از پانزده شهریورماه، که غالبا به صورت آنلاین برگزار می‌شود، مشکلات زیادی، هم برای مدرسه و هم برای دانش‌آموزان به وجود آمده و سازگاری با آن‌ها به زمان و برنامه‌ریزی دقیق احتیاج دارد؛ مشکلاتی از قبیل نداشتن تجهیزات لازم برای حضور در کلاس‌ها.

در شرایط به‌وجود آمده، مدارس راهکارهای مختلفی را برای ارائه آموزش به دانش‌آموزان امتحان و اجرا کرده‌اند که هر کدام به نوبه خود اشکال‌هایی دارد و هیچ کدام از این اشکال‌ها را نمی‌توان به گردن مدارس انداخت. چون مدارس هم هیچ‌وقت آمادگی آموزش از راه دور را نداشته‌اند. اما از نظر خود من راهکارهای زیادی برای کم‌کردن فشار روانی زیادی که دانش‌آموزان در این مدت متحمل شده‌اند و می‌شوند، وجود دارد.

اولین چیزی که بعد از شروع آموزش از راه دور، از مدرسه خودم انتظار داشتم، درک اولیای مدرسه از شرایط و امکانات متفاوت زندگی هر دانش‌آموز بود. لپ‌تاپ‌هایی که هیچ‌گاه برای خود من آن‌قدر استفاد‌ه‌ای نداشته‌اند، یک‌دفعه به مهم‌ترین عنصر برای ادامه تحصیلم بدل شدند. لپ‌تاپ‌هایی که هیچ وقت نمی‌دانستم ممکن است به میکروفون و وبکمشان نیازی داشته باشم و از درست کارکردن آن‌ها هیچ اطلاعی نداشتم. تنها توقع من از مدرسه این بود که به دانش‌آموزانی مثل من، زمان کافی برای درست‌کردن این وسایل را بدهد. نداشتن تجهیزات کافی برای بیشتر دانش‌آموزان در دوران آموزش آنلاین به مهم‌ترین معضل تبدیل شده است. بگذریم که چقدر برای آماده‌کردن وسیله‌ای درست که بتوانم با آن در کلاس‌ها جوری که مدرسه انتظار دارد حضور داشته باشم، سختی و استرس کشیدم. حال این‌که بر سر دیگر دانش‌آموزانی که از پس تهیه ابتدایی‌ترین نیازهایشان برای ادامه تحصیل به این صورت بر نمی‌آیند چه می‌آید، خدا می‌داند.

بعد از قبول کردن و پذیرفتن شرایط، حداقل من و هم‌کلاسی‌هایم انتظار داشتیم که هزینه و مخارج مدرسه‌مان کمتر از سال‌های پیش باشد. مدرسه‌ای غیر دولتی که هر سال با گرفتن هزینه هنگفتی ما را ثبت‌نام می‌کرد، خدمات زیادی هم ارائه می‌داد. شاید انتظار ما انتظار غلطی بود و هست، اما این‌که دیگر در مدرسه حضور نداریم و از بیشتر خدمات مدارس حضوری بهره‌مند نمی‌شویم، در ما چنین تصوری را به وجود آورد. اما با نزدیک شدن به شروع دوباره کلاس‌ها، پیغام‌هایی مبنی‌بر‌ خریدن تعداد زیادی کتاب‌های کمک آموزشی به ما می‌فرستند. کتاب‌هایی که به شخصه فکر می‌کردم خود مدرسه برای ما تهیه خواهد کرد؛ مانند سال پیش. دلیل مدرسه برای انجام ندادن این‌کار در سال تحصیلی جدید را نمی‌دانیم، اما به هر جهت فکر هم نمی‌کردیم که با وجود مبلغ نه چندان کمی که برای ثبت‌نام به مدرسه داده‌ایم، مجبور به خریدن این کتاب‌های پرهزینه هم باشیم. کاش مدارس غیر دولتی این را می‌فهمیدند که چون توانسته‌ایم در مدارسشان ثبت‌نام کنیم، به این معنا نیست که روی گنج خوابیده‌ایم و از پس برآورده‌کردن تمام خواسته‌هایشان، هروقت که بخواهند، برمی‌آییم. این‌که تمام فکرمان درگیر خرید لپ‌تاپ و تجهیزات و مخارج جاری امسال باشد، قطعا باعث نداشتن تمرکز کافی برای یادگیری درس‌هایمان می‌شود؛ حداقل برای خود من. حال هرچقدر که مدرسه از سایت‌ها و برنامه‌های آموزش از راه دور خوبی استفاده و تمام تلاشش را برای ارائه دروس به بهترین شکل ممکن به ما بکند.

خارج شدن بسیاری از کارهای ما از ساعت عادی مدرسه مسئله دیگری است؛ این‌که مدرسه اگر بخواهد، می‌تواند هر زمان، حتی شب‌ها به خاطر استفاده از برنامه‌های مجازی، ما را وادار به امتحان‌دادن و دیگر کارها بکند. البته که بسیاری از دوستانم هیچ مشکلی با این موضوع ندارند و خودشان مشتاقند که برای مثال وقت بیشتری برای خواندن درسی داشته باشند که باید آن را امتحان بدهند. به همین دلیل از امتحان‌های ساعت ۸ و ۹ شب گله‌ای ندارند. اما حق خودم و چند نفر دیگر که مانند من راضی نیستند می‌دانم که بعد از بیان نارضایتی‌مان، تغییری در برنامه داده شود.

می‌دانم امسال چاره‌ای جز تحمل و سازگارشدن با شرایط جدید وجود ندارد؛ اما این را هم می‌دانم که مدارس با برنامه‌ریزی دقیق‌تر، همدلی بیشتر با تمام دانش‌آموزان و درک بالاتر از شرایط زندگی شخصی هر فرد، می‌توانند محیطی کم‌استرس‌تر را برای ما فراهم کنند. کاش مدارس تمام تمرکز خود را بر بهترکردن برنامه‌ریزی‌ها و یادگیری ما بگذارند و از خودنمایی و نشان‌دادن تجهیزات بیشتر و بهترشان در امر آموزش برای تبلیغ، دست بکشند.

پاسخ دهید

لطفا نظر خود را بنویسید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید